مناسبت های مذهبی - ... یاس ...
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

... یاس ...

بسم الله الرحمن الرحیم

در کشور ما میلاد امام علی علیه السلام روز پدر نامیده شده و چه حسن انتخابی است.

خب روز پدر به پدرها هدیه میدهند. در حدیث از پیامبر اکرم صل الله علیه و اله وسلم داریم: « اَنا وَ عَلی اَبَوا هذهِ الاُمَّة» من و علی دو پدر این امت هستیم.

روز پدر است. به پدر حقیقیمان چه هدیه کنیم؟

هیچ ندارم که شایسته ی اهدا باشد حتی و در حد ران ملخی به پیشگا سلیمان.

به این آیه برخوردم.

خداوند در قران در سوره احزاب زنانی را که بر پیغمبر حلال اند، می شمارد. از جمله آنها زنانی را نام می برد که... : «وامراة مومنه ان وهبت نفسها لنبی ان اراد نبیُ ان یستنکحها» میگوید یکی از زنانی که بر پیغمبر حلال خواهد بود زنی است که می آید و خود را به پیغمبر هدیه میکند.

یک وقت پیامبر صل الله علیه و اله وسلم همسری رو خواستگاری میکند و مهریه ای میپردازد و او را به همسری اختیار میکند. یک وقت نه! خود آن زن رِند است. و خود را به پیامبر صل الله علیه و اله وسلم  هدیه میکند.

یاد بگیریم. چه خوب است که روحیه این زنان را داشته باشیم.

خود این زن پیش پیغمبر صل الله علیه و اله وسلم می رود و میگوید: من خودم رو به شما هدیه کردم. من مالِ شما. نه مهریه ای میخواهم و نه هیچ چیزی.

خب منم گفتم، از این ترفند استفاده بکنم. بگویم:

یا امیرالمومنین من که چیزی ندارم برایتان هدیه بیاورم. خودم رو آوردم. خودم رو آوردم که به شما هبه کنم. درست است که ارزشی ندارم. درست است که سیاه رویم. درست است شایستگی شما را ندارم.

اما شما بیاید و بزرگی کنید همانطور که پیغمبر صل الله علیه و اله و سلم آن همسران را می پذیرفت؛ شما هم بیاید، بزرگی کنید و ما را بپذیرید. ما میخواهیم خودمان را به شما بدهیم. خودمان را به تملّک شما در بیاوریم. ما میخواهیم غلام شما باشیم. کنیز شما باشیم.

تنها هدیه ای که میتوانم به محضر امیر المومنین عرضه کنم، در عین اقرار به اینکه این هدیه اصلا تناسبی با امیرالمومنین علیه السلام ندارد، همین است. برویم و خودمان را در روز پدر به امیرالمومنین علیه السلام هدیه کنیم. بگوییم یا امیرالمومنین خودِ ما را قبول کن.

نرویم روز تولد امیرالمومنین علیه السلام از او چیز بخواهیم. بگوییم امیرالمومنین به ما یه چیزی بده! روز پدر که از پدر چیزی نمی گیرند. روز پدر به پدر هدیه میدهند.

خودمون رو هدیه کنیم.

خودمون، همه چیزمون، همه ی هستیمون.

ما، مالِ شما...

وقتی ما مالِ شما شدیم، هرچیز هم که به ظاهر می گویند مالِ ماست، آن هم مال شما است.

العَبد وَ ما فی یَدِهِ طُرّاً لِمَولاه

عبد و هرچه در دست اوست یک سره از آن مولای اوست

عرضه بداریم:

یا مَن یَقبَلُ الیَسیر

ای مولایی که هدیه های کوچک رو میپذیری

وَ یَعفو عَنِ الکَثیر

و خطاکاری ها و اشتباههای بسیار رو مورد عفو قرار میدهی

اِقبَل مِنِّی الیَسیر

این وجودِ بی ارزشِ کوچک را از من قبول کن

وَ اعفُوا عَنِّی الکَثیر

و بی ادبی ها و جسارت ها و کاستی های من رو بر من ببخشای

اِنَّکَ اَنتَ الغَفورُ الرَّحیم

چرا که تو بخشنده و مهربانی

پ.ن1: امیدواریم خدای متعال این عید بزرگ را بر همه ی دوست داران امام علی علیه السلام در هر جای علم که هستند، مبارک بگرداند. و این شرایط خطیر و دشواری را که شیعیان امیرالمومنین علیه السلام در این عصر و زمان متحمل میشوند؛ (اینهمه جفا و جنایتی که نسبت به دوستان امیرالمومنین رواداشته میشود. که چیز بعیدی هم نیست. خود اهل بیت علیهم السلام فرمودند کسی امیرالمومنین و اهل بیت را دوست بدارد، باید خودش را آماده ی بلا کند. و امروز موج بلاها رو آورده است. این همه جنایت این همه کشتار این همه قساوت، سینه رو شکافتن و قلب بیرون کشیدن ...... بسیار هولناک است و شباهت بسیار دارد با اخبار مقدمات ظهور حضرت مهدی عج) به برکت این عید با صدور امر فرج مولای ما حضرت بقیه الله اعظم ارواحنا لتراب مقدمه فدا پایان بخشد.

پ.ن2: برگرفته از سخنان استادم.2/3/92

پ.ن3: لینک صوتی متن

 پ.ن4: امسال تولد من مصادف شد با تولد امام علی علیه السلام:)

پ.ن5: خدایا یه اینترت ارزون و طولانی واسه ما بفرست. احتمالا دوباره یه مدت نباشم :دیییییی

پ.ن6: خیـــــــــــــــلی خوشحالم. عیدتون مبارک. انشاالله که یه سال 13 رجب نجف باشیم. یه سال هم مکه:-) التماس دعا


نوشته شده در جمعه 92/3/3ساعت 2:48 عصر توسط یاس نظرات ( ) |

بسم الله الرحمن الرحیم

لیلة الرغائب، شب رغبت ها و آرزوها

طفل شیرخوار که در آغاز تولد به سختی به گرفتن و مکیدن سینه مادر وادار می شود؛ به تدریج به سینه مادر وابسته می شود. وقتی مادر می خواهد او را از شیر بگیرد؛ خیلی به بچّه فشار می آید و بی قراری و گریه می کند. اما همان مادری که روزی التماس می کرد که طفل نوزادش سینه او را به دهان بگیرد و بمکد؛ امروز در مقابل این بی قراری و گریه های کودکش، گویا دلش سنگ شده و از خود بی اعتنایی نشان می دهد. بی قراری طفل شب ها به اوج خود می رسد. شاید به خاطر اینکه هم کسی نیست که با مشغول کردن او به بازی سر او را گرم و حواس او را پرت کند؛ و هم تاریکی شب توّجه او به صحنه های اطراف را منتفی می سازد. لذا این التهاب و عطش را در شب بیشتر و شدیدتر حس می کند، و بی تابی و بی قراری اش بیشتر نمود پیدا می کند. وقتی این کلافگی به اوج خود می رسد؛ طفل دقیقا در آستانه رهایی از این عادت و وابستگی است. و چه لطفی است از جانب مادر، این بی اعتنایی!

خود مادر هم شاید برایش مفهوم نیست که چرا اینقدر سنگدل شده است. اما همه ی سینه به دهان طفل نهادن های مادر در این دو سال یک طرف، و این دریغ کردن او یک طرف. گاهی اوقات برای آرام کردن طفل پستانک به دهانش می گذارند که البته کار اشتباهی است، چون این خطر وجود دارد که به تدریج وابستگی به پستانک جایگزین وابستگی به سینه مادر شود.

طفل اگر می دانست این دریغ کردن آنچه او با همه ی وجودش ملتهب اوست و به آن احساس عطش و میل دارد، برای این است که غذاها، میوه ها و نوشیدنی های لذیذ و گوارا به او بدهند؛ نه تنها از مادر دلگیر نمی شد که چرا سینه اش را از او دریغ می کند؛ بلکه بیش از آنکه به خاطر با محبت سینه به دهان نهادن دو ساله ی مادر از او سپاس گذار بود، به خاطر این دریغ کردن و بی اعتنایی نشان دادن به بی تابی و شیون های او سپاس گذار می بود.

 


انسان نسبت به آنچه به آن تعلّق و دلبستگی پیدا کرده است رغبت دارد و آرزومند رسیدن به آن است. خدا هم که ربّ اوست همچون مادر مهربان برای تعالی و بالا بردن او، آنچه را که روزی خود نصیبش ساخته بود یا به او نمایانده بود، از او دریغ می کند و اغلب این کار را به دست انسان های دیگر عملی می کند. پس اولا باید متوجه بود که خداست که این کار را می کند؛ و آدم ها وسیله اند. و در نتیجه نه تنها نباید به خاطر جفا و بی مهریشان از آنها دلگیر و رنجیده خاطر بود؛ بلکه به خاطر اینکه با همین بی مهری و دریغشان وسیله رشد و تعالی او شده اند باید در دل ممنون و سپاسگذار آنها باشد.

این جفای خلق با تو در جهان..........گر بدانی گنج زر باشد نهان

خلق را با تو کج و بد خوکند............تا تو را ناچار رو آن سو کند

ثانیا با توجه به اینکه عبد می داند چرا خدا آنچه را بدان رغبت دارد و آرزومند آن است از او دریغ می کند؛ باید صابر باشد. خصوصا وقتی این التهاب و میل شدید شد؛ به نحوی که زندگی جلوی چشمش همچون شب تاریک شد و احساس کرد که الان است که از پا درآید و قالب تهی کند.

الثا باید بداند که دقیقا در چنین شدت و فشاری، در آستانه رهایی از این تعلّق و آرزوست. رابعا موت چیزی جز همین رهایی از تعلّقات نیست. و با رهایی از هر تعلّق عبد به یک مرتبه ی موت نائل می شود و همزمان به مرتبه ی بالاتری از حیات وارد می گردد. می دانیم آنچه سبب جذابیّـت و رغبت انگیزی چیزهاست جلوه ای از حُسن الهی و جذابیّت و شیرینی وصل اوست که در آنها تجلّی کرده است. و این اصل در نازلترین امیال جسمانی تا بالاترین خواست های روحانی صادق است. جذابیت و رغبت انگیزی مربوط به کسی است که در آینه ها تجلّی کرده، و لذّت وصل نیز تنها با وصال او حاصل می شود.

هر آنکس عاشق خوبان مه روست..........بداند یا نداند عاشق اوست

حال که اینگونه است:

از قدح های صور کم باش مست .......... تا نباشی بت تراش و بت پرست1

حال می فهمیم:

تعلّق حجاب است و بی حاصلی................چو پیوندها بگسلی واصلی

لیلة الرغائب شبی است که از یک سو رغبت ها به اوج خود رسیده است، و دنیا را در چشم شخص مثل شب تیره و تاریک کرده و شخص از نفس افتاده و خود را در آستانه از پا درآمدن می بیند. و از سوی دیگر شب رهایی عبد از همه ی رغبت ها و آرزوها، همه ی جلوه ها و آیینه ها و متمرکز شدن همه ی رغبت او به خود جمیل مطلق است. اگر در این شب(شب روحی نه جغرافیایی)، اندکی صبر کنی به جای آنچه آرزومند آن بودی و بدان رغبت داشتی و در التهاب آن بودی؛ درست در لحظه که فکر می کنی داری آخرین نفس ها را می کشی؛ خود محبوب ازلی از در وارد می شود و در کنارت می نشیند و تو را در آغوش پرمهرش می فشارد؛ و اینگونه لیلة الرغائب، لیلة القدر وصال می شود؛

و چه شب مبارکی است.

اندکی صبر ....

سحر نزدیک است.

اَلَیسَ صُبحُ بِقَریب؟

در حدیث داعی ماه رجب، خود فرمود: اَنَا جَلیسُ مَن جالَسَنی.

در روز عاشورا وقتی عطش به اوج رسید؛ 2 و آسمان در چشم یاران اباعبدالله تیره و تار و همچون شب ظلمانی تاریک شد، و اصحاب با تیر جفای خلق بر زمین می افتادند؛ مولا اباعبدالله حسین علیه السلام کنارشان می نشست و سرشان را روی پای خود می گذارد و در سینه پر مهرش می فشرد و بوسه بارانشان می کرد. چرا که آنها همه ی رغبتشان را در امام خویش متمرکز ساخته بودند. و حتی شب عاشورا وقتی حضرت بهشت را به آنها نشان داد چشم از جمال امام برنداشتند که بهشت بنگرند.

قدح چون دور من افتد به هشیاران مجلس ده............مرا بگذار تا یک دم بمانم خیره در ساقی

و اکنون این ساقی بود که خیره خیره به آنها می نگریست و در حالی که نگاه به نگاه و چشم به چشم پیوند خورده بود، جانشان را به امام تقدیم می کردند و به وصال محبوب نایل می شدند.

این جان عاریت که به حافظ سپرده دوست.....................روزی رخش ببینم و تقدیم او کنم

پس لیلة الرغائب شناخته شد. نه شب رسیدن به آرزوها، که وقتی است که آرزوها و رغبت ها زندگی را چون شب تاریک کرده و عبد از جاذبه ی آرزوها و رغبت هایش رها می شود و تنها آرزو و رغبت او خدا می شود؛

و هم صدا با امام سجاد علیه السلام به خدا عرضه می دارد:

یا دُنیایَ وُ اخِرَتی وَ یا نَعیمی وَ جَنَّتی ای دنیای من، ای آخرت من، ای نعمت من، ای بهشت من....


1 در احادیث داریم: کُلَّما شَغَلَکَ عَن رَبِّکَ فَهُوَ صَنَمُکَ. هرچه نورا از خدایت منصرف و به خودش مشغول سازد ، همان بت توست.

2 العطش بینهم و بین سماء کدخان-عطش بین اصحاب اباعبدالله و آسمان مثل دود بود. همه ی اسمان را سیاه کرده بود و شب شده بود.

اهل ولاء


پ.ن1: ان شاءالله که خداوند این لیلة الرغائب رو نصیب همه مان بکند.

پ.ن2: اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم اجمعین.

پ.ن3: لینک صوتی متن. پیشنهاد میدم حتما گوش بدید. http://ahlevela.com/index.php/1390-08-08-08-20-40/ebadi-care-providers-and-recommended-actions/care-providers-in-rajab/T/1---/89---/608-----2

پ.ن3:التماس دعا.

 


نوشته شده در پنج شنبه 92/2/26ساعت 12:33 صبح توسط یاس نظرات ( ) |

عرفه، روز نیایش، روز بارش چشم‌های خاکیان، فرصتی برای دوباره یافتن خویشتن خویش در کوچه‌های گمگشتگی‌های تکراری.

روز نهم ذی الحجة، روز عرفه، روزی است که حق تعالی بندگان خویش را به عبادت و طاعت خود خوانده و مَوائد جود و احسان خود را برای ایشان گسترانیده و شیطان در این روز خوار و حقیرتر و رانده تر و خشمناکترین اوقات خواهد بود.

برجستگی روز عرفه

پیامبر اکرم صل الله علیه و اله وسلم می‌فرماید: «خداوند در هیچ روزی به اندازه روز عرفه، بندگان خود را از آتش جهنم آزاد نمی کند»

کربلا درخشان تر از عرفات

در روایت صدوق از امام صادق علیه السلام آمده است: «خداوند متعال قبل از اهل عرفات بر زائران امام حسین علیه السلام  جلوه کرده ، نیازهاى آنان را برآورده ، گناهانشان را بخشیده و آنان را به خواسته هایشان مى رساند. آنگاه نزد اهل عرفات آمده و با آنان نیز اینگونه رفتار مى کند.»

کربلای ایران، کربلای تهران

حالا که به ظاهر توفیق زیارت امام حسین علیه السلام رو نداریم....

خدا برای ما تهرانی ها یه کربلای اختصاصی درست کرده و اون حضرت عبدالعظیم حسنی در شهر ری است.

در روایت از امام هادی علیه السلام داریم: «من زار عبدالعظیم بری، کمن زار حسین بکربلا».هر کس عبدالعظیم را در شهرری زیارت کنند، گویا امام حسین علیه السلام را در کربلا زیارت کرده است.

در حالات امام رضوان الله علیه آمده است. در دوره قبل از تبعید که ایشون در ایران بودند، مقید بودند، هر سال، روز عرفه، از قم، از کنار حضرت معصومه علیها السلام، حرکت می کردند  و به شهر ری می آمدند تا زیارت حضرت عبدالعظیم رو که مثل زیارت اباعبدالله است را درک کرده باشند.

 

روز عرفه


پ.ن1: کوتاهی نکیم که بسیار ارزشمند است.

پ.ن2:شیخ کفعمی در مصباح فرموده: «مستحب است روزه روز عرفه برای کسی که ضعف پیدا نکند از دعا خواندن و مستحب است»

پ.ن3: روز عرفه همه چیز تعطیل! فقط خدا...فقط دعا...

پ.ن4: کاش روز عرفه تعطیل رسمی بود.

پ.ن5: اول خواستم تو پیامرسان یه فید بزنم، ببخشید طولانی شد مجبور شدم، پستش کنم و بر خلاف عادت وبلاگم پست مناسبتی بذام. اینم از اونا بود که دلم نیومد نگم....التماس دعا.


نوشته شده در چهارشنبه 91/8/3ساعت 2:46 عصر توسط یاس نظرات ( ) |

بسم الله الرحمن الرحیم

متاسفانه می بینیم که چگونه دستگاهی که قرار بود به گفته ی امام (ره) دانشگاه ملی شود، قائم مقام شیطان شده است در ماهی که شیطان در غل و زنجیر است.

از این کانال به اون کانال. نمیذدانم چه رسالت مخوفی این سازمان به عهده گرفته است، تا نگذارد کسی به خلوت عبادت برود. در سر سفره ی افطار، لقمه های افطار را که بخواهد بردارد و روزه ی خودش را به پایان برساند، باید با تماشای سریال های تلویزیونی شروع کند تا پس از نیمه شب. این روال از این شبکه به آن شبکه ادامه دارد. نمی دانم یک انسان فهیم، دین شناس، دین باور بر این سازمان نظارت ندارد؟! که این نقش پلید و کثیفی که این سازمان ایفا میکند را درک کند؟ مگر این ماه ماهی نیست که باید مؤمنان به خلوت عبادت پناه ببرند؟! در مسجدها به نماز جماعت مشغول باشند؟ مواعظ واعظان ناصح را بشنوند و بهره ببرند؟ به تلاوت قران موفق باشند؟ به خواندن دعاها و مناجات ها موفق باشند!! این چه نقشی است که این سازمان به عهده گرفته است؟ به اعتقاد من دارد جای خالی شیطان را پر می کند. تا نگذارد کسی به خلوت عبادت و مناجات حضرت حق رو بیورد. محتواهای سریال ها هم که دیده ایم. هر سال مبتذل تر از سال قبل. خندا بازار تولید می کند. در عید اولیاء الله خنده بازار تولید می کند . بطالت و ابتذال جایگزین مناجات و عبادت و قرب عارفانه روزه داران می شود.

امیدوارم خدای متعال این سازمان را هم در غل و زنجیر بکند، همانگونه که شیطان رجیم را در غل و زنجیر کرده است.

سی و چند سال از این انقلاب می گذرد به نام اسلام در سیمای این نظام اسلامی چنین نقش مخرب و منفی را در بازی می کند. کسی نیست که بفهمد چه انفاقی می افتد.

این سریال ها را تدارک دیده اند که کسی خانه را ترک نکند به سوی مسجد، کسی پای تلوزیون را ترک نکند به سمت سجاده ی عبادت، کسی صفحه تلویزیون را نبندد و صفحه قران و مفاتیح را باز کند. روشن است که اینها تدارک دیده شده است.

امیدوارم خدا حداقل ما را از شر این دستگاه شیطانی حفظ بفرماید و یک آدم فهیم و متدینی را ناظر و استراتژیست این دستگاه قرار بدهد تا این دستگاه را در مسیر اهداف الهی هدایت کند، نه رسالت شیطان.

این حرف ها خیلی تلخ است. دل من می سوزد. عرفان اسلام جدا نیست از واقعیت های اجتماعی. عرفان اسلام عرفان بودایی گری و هندویسم نیست. عرفان سر به لاک فردیت بردن و از واقعیت های اجتماعی غافل ماند نیست. عرفان و سلوک اسلام، عرفان اهل بیت است. که در پیغمبر اکرم، امیرالمؤمنین، فاطمه الزهرا، اباعبدالله و ائمه عصمت و طهارت علیهم السلام متجلی شده است. و ما آن ها را افراد غافل از اجتماع و ساکت در برابر فساد و انحراف نیافتیم که حالا بخواهیم در اقتدا به آن ها فردی بشویم ساکت و بی عمل و بی اعتنا به اینکه در جامعه چه می گذرد.

در این ماه مبارک رمضان مردم باید در خلوت عبادت و مناجات مشغول تزکیه نفس باشد یا باید در صف های چن کیلومتری مرغ، که جزء خط قرمزهای نظام ماشده، وقت و عمرشان بگذرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یا پای برنامه های هجو و مبتذل تلویزیونی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دستاورد این سازمان را هم دیده ایم. فارغ التحصیلان هر دانشگاهی نشان دهنده ی کیفیت کارکرد آن هستند. سحرها که برمی خیزید نگاهی به کوچه بیاندازید. چند چراغ روشن است؟؟ چند نفر لااقل برای سحری خوردن بیدارند؟ نگوییم برای نماز شب خواندن و دعای اوحمزه ثمالی خواندن!!!

این سیمای این مجموعه است. همه ی کارکردهای این مجموعه چنین ثمراتی دارد. این روزه خواری های علنی در کوی و برزن! این ها فارغ التحصیلان صدا و سیمای جمهوری اسلامی اند.

امیدوارم خدای متعال ما را از شر و گزند این سیاست های غلط فرهنگی و دستگاه های منحرف فرهنگی در جامعه خودمان مصون بدارد و توفیق بدهد از فرصت های خلوت اندیشیدن، تفکر، مراقبه، مناجات، عبات، استغفار و سجده های طولانی (که بار سنگین گناهان را تخفیف می دهد) در این ماه بهره ببریم. ان شاءالله بتوانیم خودمان را کنترل کنیم وگرنه این دستگاه دارد رسالت شیطانی خودش را ایفا می کند. ما باید مراقب خودمان باشیم که نکند عمرمان را در اختیار این دستگاه بگذاریم. و اگر بهره ی اندکی هم از روزه و نخوردن و نیاشامیدن در روز میخواهد نصیبمان بشود، از افطار تا نیمه شب همه ی آن بهره رو ببازیم و نابود کنیم.

اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم اجمعین

مهدی طیب5/5/91

ahlevela.com


نوشته شده در جمعه 91/5/6ساعت 3:30 عصر توسط یاس نظرات ( ) |

بسم الله الرحمن الرحیم

شما جوان تر ها کمتر یادتان است. روزهایی در این مملکت رئیس جمهوری داشتیم که میگفت: به نماز نگو کار دارم، به کار بگو نماز دارم. آن زمان ها چه شد؟ حالا در ادارات هرجا میروید، نمازخانه ها را نگاه کنید، ببینید چند نفر در آنها جمع میشوند؟ ما با خدا بازی میکنیم؛ والا چگونه ممکن است بگوییم خدا گفت زود باش، حَیِّ عَلَی الصّلاه؛ باز هم سرجایمان بنشینیم؟؟

یکی از بزرگترین منابع گسترش فساد و آلودگی و انحطاط در جامعه ی ما تلویزیون است.

فیلم دارد پخش میشود؛ اگر خیلی همت کنند وسطش قطع میکنند و گوینده میگوید: به وقع ملکوتی اذان مغرب رسیدیم، به اذان گوش میدهیم. بعد از پخش اذان بلافاصله همان گوینده جلوی دوربین میآید و میگوید: با آرزوی قبولی طاعات و عاباداتتان به ادامه فیلم توجه فرمایید. من شاخ در میارم! خدایا! ما کی این طاعات و عبادات را انجام دادیم؟ اذان که همین الان تموم شد!!!

آیا ما با دین خدا بازی نمیکنیم؟ آیا این همان دانشگاه ملی است که امام(ره) میفرمود؟؟

یا مسابقه فوتبال است. اخیرا خیلی مترقّی تر شده اند. دیگر برنامه را هم قطع نمیکنند. زیرنویس مینویسند: وقت اذان مغرب. یعنی خدا گفت حَیِّ عَلَی الصَّلاه، ولی شما ادامه ی فوتبال را تماشا کنید. ببینید کی آفساید شد، کجا فول شد، کجا هند شد، کجا اوت شد....

آیا ما با دین خدا بازی نمیکنیم؟ اسم اسلام را یدک میکشیم!!!

چگونه میخواهی این بچه نماز اول وقت خوان شود؟ نصف سریال، نصف برنامه کودک را نشانش داده ای. نصف دیگرش را هم بعد اذان میخواهی نشانش دهی. آیا میشود این بچه را از پای تلویزیون بلند کرد؟ آیا میتوانی به او بگویی بلند شو، وضو بگیر، نماز بخوان؟؟؟ اینا این بچه دیگر به مسجد راه پیدا میکند؟ بچه های ما الان نسبت به مسجد غریبه اند.

الان که شمای مدیر تلویزیون کارتون پخش کرده ای! نصف دیگرش را هم میخواهی بعد اذان پخش کنی! آخر چگونه منِ پدر زورم میرسد این بچه را با خودم به مسجد ببرم؟ اگر هم را به زور ببرم، نسبت به نماز و مسجد کینه پیدا میکند. وسط فیلم، وسط فوتبال.... برنامه را قطع کرده، گفته به وقت ملکوتی اذان رسیدیم. همان بچه هایی که نشسته اند، گفتند: مرده شور این وقت ملکوتی را ببرد! بگذار برنامه را تماشا کنیم.

کجا نماز خوان درست میکنیم؟ برای خدا دشمن درست میکنیم! چرا؟ چون بچه دلش میخواهد ادامه برنامه اش را ببیند. چرا برنامه اش را قطع کردید؟؟؟؟

مهدی طیب 25/3/91

Ahlevela.com


نوشته شده در دوشنبه 91/4/19ساعت 9:39 عصر توسط یاس نظرات ( ) |

بسم الله

سید ابن طاووس در اقبال با استناد به ابن عباس روایت کرده است که گفت:

«حضرت آدم علیه السلام به خدای متعال عرضه داشت خدای من! مرا از بهترین و دوستداشتنی ترین روزها در نزد خودت آگاه کن. خدا به وی وحی کرد: ای آدم! محبوب ترین اوقات پیش من روز نیمه رجب است. ای آدم در این روز با فرمانبرداری از من، میهمان کردن، روزه گرفتن، دعا کردن، استغفار کردن و گفتن لا اله الا الله به من نزدیکی بجوی.

ای آدم! مشیت من بر این تعلق گرفته است که از فرزندان تو پیامبری مبعوث خواهم کرد که حلیم و بردبار، رحیم و مهربان، کریم و بخشنده، علیم و دانا و دارای برکت بزرگ بوده؛ و از بد اخلاقی و خشونت و تندخویی به دور است؛ روز نیمه رجب را به او و امت او اختصاص دادم.

در این روز چیزی از من نمی خواهند مگر اینکه به آنها عطا می کنم؛ استغفار نمی کنند، مگر اینکه می بخشم؛ طلب روزی نمی کنند، مگر اینک به  آنها عطا می کنم؛ از من رحمت نمی خواهند، مگر اینکه آنها را مشمول رحمت خود می کنم.

ای آدم! کسی که روز نیمه رجب را روزه بگیرد، ذاکر و خاشع باشد، از فرج خود محافظت کند و از مال خودم صدقه دهد؛ پاداشی جر بهشت نزد من ندارد.

ای آدم به فرزندانت بگو خود را در رجب حفظ کنند، چرا که در در آن گناه بسیار عظیم تر به شمار می آید.»


پی نوشت:

1- ماه خیلی بزرگیه، همونطور که ثواب و پاداش کارای خوب چند براره، خسارت بدی و گناه هم چند برابره....مراقب باشیم.

2- دلم نیومد به شما هم نگم، اهل تنها خوری نیستم.

این ماه، ماه خیلی بزرگیه. خدا همه جوره میخواد که مارو ببخشه... قدرشو بدونیم، نذاریم از دست بره که پشیمون میشیم.


نوشته شده در یکشنبه 91/3/14ساعت 3:40 عصر توسط یاس نظرات ( ) |

بسم الله

یکی از مراقبه های مهم در این ماه به یاد داشتن حدیث «ملک داعی» می­باشد که از پیامبر صلی ­الله­ علیه­ واله­ وسلّم روایت شده است. پیامبر اکرمصلی­ الله­ علیه­ واله­ وسلّم فرمود: «خدای متعال در آسمان هفتم فرشته­ای را قرار داده است که داعی گفته می­شود. هنگامی که ماه رجب آمد، این فرشته در هر شب این ماه تا صبح می­گوید: خوشا به حال تسبیح کنندگان خدا، خوشا به حال فرمانبرداران خدا. خدای متعال می­فرماید: من همنشین کسی می­شوم که با من همنشینی کند، فرمانبردار کسی می­شوم که فرمانبردارم باشد و می­بخشم کسی را که خواهان بخشایش باشد. ماه ماه من، بنده بنده من و رحمت رحمت من است. هرکسی از من بخواهد به او می­دهم و هرکس از من هدایت بخواهد او را هدایت می­کنم. این ماه را رشته ­ای بین خود و بندگانم قرار دادم که هرکس آن را بگیرد به من می­رسد.»

نقل از کتاب المراقبات، مرحوم آیت الله میرزا جواد ملکی تبریزی، ص96

 

 

___________________

 


خیلی حدیث باحالیه، یعنی خیلی حال کردم باهاش... اونا که فرشته داعی می­گه خوش به حالش هیچ!

اونجاهاش که خدا داره می­گه خیلی باحاله...

فک کن! خدا میگه: همنشین من میشه، فرمانبردار من میشه، منو می­بخشه،هرچی بخوام بهم می­ده، از همه مهم تر هدایتم می­کنه، اگه من بخوام.......خیلیه همینی که خدا میگه منو می­بخشه.....واسه من که خیلی بزرگه......................

خدایا کمک کن لیاقت داشته باشم....

خدا این همه بنده داره این طوری می­گه!! منی که فقط یه خدا دارم چرا اینجوری ام؟؟؟؟؟؟؟

دوستام؛ یعنی خواستن خیلی سخته که تا حالا نخواستم از خدا؟؟؟ خدا با اون عظمتش ازم خواسته که برم پیشش من قبول نکردم!! آخه چرا؟؟؟

جدی خودمو می­گما....

امروز خیلی تحت تأثیر این حدیث قرار گرفتم.....


نوشته شده در پنج شنبه 91/3/11ساعت 10:32 عصر توسط یاس نظرات ( ) |

<      1   2      

Design By : Pichak