خواهرم 10 سالشه، چند شب پیش؛ دیدم آخر شب قبل خواب بدو بدو اومد و جانماز گذاشت و شروع کرد یه نماز برقی خوند. بعد نماز بهش گفتم: حانیه تو که نمازتو خونده بودی این چی بود؟ گفت: نماز شب خوندم الان. آقاجون گفته میشه قبل خواب خوند و همشو هم که زیاده نخوند، منم 2رکعت خوندم فقط... گفتم: خب واسه چی نماز شب میخونی؟ گفت: آخه خدا رو دوست دارم. میخوام به خدا نزدیک بشم و خدا دوسم داشته باشه. گفتم: خب تو ک انقده خدا رو دوست داری این نمازت هم مستحبی بود(خودت خواستی که بخونی، مجبور نبودی) واسه چی انقد تند خوندی؟ با ناراحتی گفت: آخه حوصله ندارم:-( ولی خدا رو دوست دارم...
پ ن1: خیلی از ماها اینجوریم. خدا رو دوست داریم ولی حاضر نیستیم حرفشو گوش کنیم. خدا رو دوست داریم و میخوایم بهش نزدیک بشیم ولی حاضر نیستیم بخاطرش از هوس هامون (بخوانید خواسته های زودگذر، فانی و بی ارزش) بگذریم. حُبّ خدای با اون عظمت رو با دوست داشتن دنیایی ها مقایسه میکنیم. پ.ن2: خیلی حیفه که این مدت زمان کمی که تو این دنیا در اختیارمون رو به راحتی از دست بدیم. لحظه لحظه اش رو قدر بدونیم.
Design By : Pichak |