بی تو به سر نمی شود... - ... یاس ...
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

... یاس ...

بی دل و   جان به سر شود ، بی   تو به سر  نمی شود

بی دو جهان به  سر شود ، بی  تو به  سر  نمی شود


بی سر و پا به سر شود، بی تن و جان به سر شود

بی من و  ما به سر شود ، بی تو به سر نمی شود


درد مرا دوا تویی ، رنج  مرا  شفا  تویی

تشنه ام وسقا تویی ، بی تو به سر نمی شود


در دل و جان من تویی  ،  گنج نهان من تویی

جان و جهان من تویی ، بی تو به سر نمی شود


یار من و تبار من  ،  مونس و غمگسار من

حاصل کار و بارمن ، بی تو به سرنمی شود


جان به غمت  کنم  گرو ، تن  ار  شود  فنا بشو

هر چه به جزتو گو برو ، بی توبه سرنمی شود


کوثر و حورگو مباش ، قصر بلورگو مباش

حلّه ی نور گو مباش ، بی تو به سر نمیشود


کوثر و حور من تویی ، قصر بلور من تویی

حلّه ی نور من تویی ، بی تو به سر نمی شود


آب  حیات  من  تویی ،  فوز و نجات  من  تویی

صوم و صلوة من تویی ، بی تو به سر نمی شود


عمر من و حیات من، بود من و ثبات من

قند من و نبات من، بی تو به سر نمی شود


هول ندای کن کَنَد، نخل مرا ز بیخ و بن

هجر مرا تو وصل کن، بی تو به سر نمی شود


گر ز تو رو کنم به غیر ، ور به تو رو کنم ز غیر

جانب توست هر دو سیر ، بی تو به سر نمی شود


گر ز برت جدا شوم  ،  یا ز غمت  رها  شوم

خود تو بگو کجا روم ، بی تو به سر نمی شود


"فیض" زحرف بس کند، پنبه در این جرس کند

ذکر تو بی نفس کند ، بی  تو  به  سر نمی شود

دیوان فیض کاشانی، ص143


نوشته شده در جمعه 91/12/11ساعت 4:54 عصر توسط یاس نظرات ( ) |


Design By : Pichak